یکی از مشخصههای فرهنگی همه اقوام و جوامع بشری، برپایی جشنها و آیینهاست. آیینها تکرار و بازنمایش جریان رویداد و کنش واکنشی که معنای ویژه یافته است، در واقع برگزاری آیینها به منزله شکرگزاری از فیض و برکت خداوند است. هر یک از آیینها کارکرد مجزایی را با خود به همراه دارند، آیینها در کنار دیگر جاذبههای استان گیلان نقش قابل توجهی در جذب گردشگر دارند، بنابراین برگزاری آیینها یکی از راهکارهای توسعه گردشگری فرهنگی است.
در گذشتههای نه چندان دور ابریشم یکی از کالاهای ارزشمند گیلان در تجارت جهانی بود، طبق اسناد موجود، اقتصاد مبتنی بر ابریشم در استان گیلان از دوران صفویه شکل گرفت و از همان دوره کمپانیهای معروف در گیلان حضور داشتند و گیلان به دارالمنفعت مشهور بود.
برداشت پیله
امروزه نیز یکی از منابع درآمدی مردم استان گیلان پرورش کرم ابریشم یا نوغانداری است. نوغانداری عبارت است از پرورش کرم ابریشم به روش سنتی در تلمبار که پس از طی حدود بین ۴۵ روز تا ۲ ماه کرمها تبدیل به پیله و در نهایت بعد از طی فرایند ابریشمکشی، نخ ابریشم تولید میشود. معمولا در دهه اول اردیبهشت پرورش دهندگان کرم ابریشم در تدارک خرید تخم کرم ابریشم میشوند و در اواخر ماه خرداد پیلهها را برداشت میکنند.
به دلیل محدودیت زمانی برداشت محصول و همچنین همزمانی با فصل برنجکاری و کمبود نیروی کار از زمانهای گذشته نوغانداران گیلانی، برداشت نوغان را به صورت مشارکتی و در قالب کمک به یکدیگر در راستای آیین یاوری به نام«کج چینی» انجام میدهند.
در این روز نوغاندار، مهمانی بزرگی را تدارک میبیند زن صاحبخانه ظرف اسپند را دور سر تک تک مهمانان چرخانده و با صلوات بر محمد(ص) ظرف اسپند را تحویل مرد خانه داده تا به دور تلمبار نیز بچرخاند، مرد وارد تلمبار میشود و به همراه چند نفر کار تخلیه تلمبار (محل پرورش ابریشم) را بر عهده میگیرد، شاخههای خشک توت را که پیلههای تر ابریشم به آن چسبیدهاند، دسته دسته بر میدارند و روی زیراندازهایی که زیر سایه سار توتستانها پهن شده میگذارند. همزمان یاوران دیگری پیلههای سرسیاه و لکهدار را نیز در زنبیلی جدا میکنند.
افراد حاضر هر یک دستهای از آنها را که روی هم پشته شدهاند، بر میدارند و یکی یکی پیلههای تر ابریشم را از شاخهها جدا و برگهای خشک شده توت را که به پرز پیلهها چسبیدهاند جدا میکنند. بعد از این کار، پیلهها را داخل زنبیلهای کوچکی که کنارشان قرار دارد، میریزند. یک نفر هم در این میان وظیفه دارد زنبیل های پر شده را در گونیهای بزرگ خالی کند، همچنین او وظیفه دارد دستههای جدید را جلوی افراد بگذارد و پذیرایی با چای و آب به افراد، هنگام کار هم بر عهده اوست.
پذیرایی هنگام برداشت پیله
هنگام ظهر را باید زمان اوج شادمانی مراسم کج چینی دانست، زیرا نهار آن روز بر عهده نوغاندار است و بانوی خانه در همان باغ زیراندازی پهن میکند و روی آن سفره میگستراند. غذاهای خاص آن روز عبارتند از باقلا خوروش (باقلای تازه چین همان باغ)، سیر تازه، ماهی شور اشبلدار و خورشت آلو قیصی و در برخی خانوادههای متمول فسنجان و قیمه هم تهیه میکنند. این سفره را باید نوعی سفره ولیمه تلقی کرد، زیرا علاوه بر کسب درآمد برای نوغاندار، نوعی صله رحم محسوب میشود که در دین اسلام به آن بسیار تاکید دارد. بعد از صرف ناهار از افراد با چای و شیرینی نیز پذیرایی میشود. بعد از صرف چای و شیرینی کمی استراحت میکنند و پس از آن، کار دوباره آغاز میشود. در این روز گفتن خاطرات، قصه و همچنین خواندن ترانههای محلی نیز مرسوم است تا از نشاط کار کاسته نشود.
خوردن عصرانه نیز از دیگر برنامههای این روز است، نوغاندار پس از خوردن عصرانه نگاهی به باقی پیلههای جدا نشده میکند تا بتواند براساس زمانبندی، قبل از غروب آفتاب، کار برداشت محصول را به پایان برساند. بعد از پایان کار کیسههای بزرگ پیلههای تر ابریشم را برای فروش به بازار میبرند، نوغاندار پیش از فروش، گونیها را وزن میکند و آنها را در اختیار عوامل فروش قرار میدهد و سپس به کارخانه تولید ابریشم ارسال میشود.
رسم دیگری که میتوان از آن نام برد مربوط به نردبانی است که از آن جهت بالا و پایین آمدن از تلمبار (محل نگهداری کرم ابریشم) کاربرد دارد، به این شرح که بعد از اتمام خارگذاری (شاخه گذاشتن بروی کرمها در مراحل پایانی کار) نردبان را به تعداد ۳ بار بر روی زمین میزنند و در هر سه مرحله این جمله را تکرار میکنند «ای خدا ما به این نوغان هم غذا دادیم و هم آب ( سطلی را پر از آب میکنند و به اطراف تلمبار میریزند) تو هم به ما روزی خوب بده» و مثلا اگر یک جعبه نوغان بود، میگفتند «خدایا ۷ مّن خدایا ۷ مّن خدایا ۷ مّن(هر من شش کیلو بود) این کار توسط یکی از کودکان خانواده که هنوز به سن تکلیف نرسیده انجام میشود، زیرا اعتقاد دارند که خدا به حرف کودک به تکلیف نرسیده که گناهکار نیست بیشتر توجه میکند، این کار را رو به سمت قبله انجام میدهند (همه تلمبارها را به سمت قبله میسازند) بعد از حدود ۷ تا ۹ روز، زمان برداشت پیله فرا میرسد ۲۴ ساعت جلوتر زیر شاخههای تلمبار را برمیدارند که آماده باشد.
باورها و عقاید
باورداشتها، عقاید و برخی آداب و رسوم در این خصوص وجود دارد، یکی از آن باورداشتها این است که کرم ابریشم را به جراحات حضرت ایوب پیامبر نسبت میدهند که سپس با پروانه شدن کرمها یعنی گشایش در کار، آزاد شدن و رهایی پس از تحمل مشکلات و صبوری.
یکی دیگر از باورهای رایج، نماد آفتابخواهی است. آداب و رسوم دیگری که در این خصوص میتوان به آن اشاره کرد این است که تعدادی از کرمها که از برگ خوری جا میمانند و از بالای تلمبار به پایین میافتند، نوغاندار این کرمها را دیگر به جایگاه اولیه خود بر نمیگرداند بلکه آن را در یک محل دیگری با نام فَکِی قرار میدهد و نگهداری از آن را به یک کودک یا جوان خانواده میسپارد، در نهایت پول فروش این قسمت از پیلهها هم متعلق به همان کودک یا جوان است. به نظر میرسد، هدف از این کار آموزش و تشویق نسل جوان به یادگیری مهارت نوغانداری است.
پول حاصل از فروش پیله نیز برای روستاییان مقدس و انجام برخی از کارها نظیر زیارت، تهیه جهزیه برای دختر، عروسی برای پسر و خرید خانه را به بعد از فصل برداشت پیله موکول میکردند.
ثبت ملی این عنصر میراث ناملموس یکی از برنامههای اجرایی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان است که با عنوان آیین برداشت پیله تر ابریشم (کچ چینی-کژچینی) با شماره ثبت ۲۷۵۷ در سال ۱۴۰۱ در فهرست میراث ناملموس ملی قرار گرفته و در مراحل آتی سایر اقدامات پاسدارانه آموزشی و حفاظتی در دستور کار این ادارهکل میباشد.
گزارش از سپیده آشفته پور لیلاکوهی، مسئول پژوهش و کمیته ثبت میراثناملموس گیلان
انتهای پیام/
نظر شما